گفتگوی بانكی
Customer
Excuse me Can you change me some money please
مشتری:
ببخشید میتوانید مقداری ارز
برایم تبدیل كنيد؟
Bank’s
clerk: Certainly
كارمند بانك:
بله البته
What
is it you wish to change
ممكن است بپرسم چه نوع ارزی مایلید خرد كنيد؟
Here
it is some Euro & Pound Sterling
مقداری یورو و كمي پوند انگلیس میباشد
Customer
You would better count them
مشتری:
بهتر است آنها را بشمارید
If you wait a moment I will find out all the rates that that you want it
is about USD $100 altogether
كارمند بانك:
اگر چند لحظه ای صبر نمائید نرخهای
مربوطه را محاسبه خواهم كرد بله همه آنها جمعا 100 دلار میشود
What would you like to have
كارمند بانك:
چه نوع اسكناسی لازم دارید؟
Please
giving me 9 $1o and the rest in samll change, if possible
مشتری:
لطفا 9 عدد اسكناس 10 دلاری و بقیه
آنرا اگر امکان داشته باشد خرد بدهيد
Can
you giving me 50 cents in coin I want to make a telephone call and I have not
any
مشتري:
ممكن است 50 سنت آنرا سكه بدهید ؟
میخواهم تلفن كنم و سكه موجود ندارم
Certainly
كارمند بانك:
بله
Customer
By the way can I open account her
آيا
میتوانم حسابی نزد شعبه شما افتتلح نمايم؟
You
will have to see the manger
شما در این مورد باید برئبس شعبه مراجعه نمایئد
If You go straight away that room Marked Private, he will attend
اگر مستقیم تشریف ببرید و اتاقی که بر آن نوشته
شده (خصوصی) ایشان شما را خواهند پذيرفت
Good
morning Sir My name is Underson I want to open account with you
جناب رئیس:
سلام صبخ بخیر بنده فردین
هستم
Bank’s Manager
A deposit or current account
رئیس بانك : حساب پس انداز یا حساب جاري ؟
Customer : I want to be able to pay for things that I buy
مشتری:
حسابی كه بتوانم با آن كالا خریداری
نمایم
Bank’s
Manager : then you want a current account how much money you want to place to
your credit
رئیس بانك:
شما حساب جاری لازم دارید
جقدر بحسابتان واریز مينمائيد ؟
Customer
here it is US$100 it is good can you supply references
مشتری :
مبلغ 100 دلار بسیار خوب آیا میتوایند ضامن هم معرفی نمائید؟
مشتری : بله
بسیار خوب برایتان باز خواهیم كرد
I will do that for you here is a check book, if you want to send a check by post be careful to cross
it and if you want cash yourselves you must leave it
این دسته چك شما است اگرخواستید چكی را با پست
بفرستید مواظب باشید كه حتما آورنده چک خط خورده باشد و چنانچه خواستید آنرا
نقد نمائید باید آورنده آن خط نخوزده باشد
Customer: Thanks a lot
مشتری:
خیلی از لطف شما ممنونم
At
Heatrow London’s Airport
در فرودگاه هیتروی لندن
.
Farzad. and his fiancée M . are at London Airport waiting to
meet Farzad’s Swedish friend
فرزاد و نامزدش میترا در فرودگاه لندن منتظر
دوست سوئدی فرزاد هستند که او را ملاقات نمایند
Farzad
and Milad were former pen-friends and visited each other’s home during their school
days.
فرزاد و ميلاد دوست صمیمی دوران تحصیلی قدیمی
هستند که از کشور های همدیگر دیدن نموده اند
.
is coming to London for a year to study at the slide School of Art
ميلاد برای تحصیل در مدرسه هنر عازم لندن میباشد
Mitra
When did you say the plane was due in
ميترا : كي گفتيد هواپيما ميرسد
Do you think
you’ll
recognize when you see him
آيا فكر ميكنيد كه اگر ميلاد را ببينيد او را
خواهيد شناخت
Farzad have
changed all that much
Yes
. I should think so: I haven’t seen him since he was sixteen, but he won’th
فرزاد: بله
چنين تصور ميكنم با وجود اينكه آخرين
باري كه او را ديده ام در سن ۱۶سالگي بوده است ولي فكر نميكنم زياد فرقي كرده
باشند
M.
what’s he like
ميترا: چه شكلي است
Farzad.
Oh tall and blonde. I expect you’ll find him good looking
فرزاد: بلند قد و بور فكر ميكنم او
را خوش قيافه ببينيد
Announcer.
British European Airways announced the arrival of their flight BE 757 from Stockholm
بلندگوي هواپيمائي بريتيش اير :
ورود هواپيماي سوئدي را بشماره ۷۵۷ اعلام مينمايد
Farzad.
We’d better go over to the Arrival Launch
فرزاد
بهتره برويم پاي سكوي ورود
. M.
He will be some time yet. He’ll have to go through immigration control and
custom and l
that kind of thins
هنوز وقت زيادي است
Farzad.
Look there he is
نگاه كن آنجاست
.M.
where
ميترا: كجا
Farzad.
Over there, coming through that door Mr. Mazdak. We’re over here
فرزاد: آنجا داره از آن در ميايد آقاي ميلاد ما
اينجا هستيم
.
kMilad. Ah, Mr. Farzad. how nice to see you again
ميلاد: چقدر از ديدن دوباره شما
فرزاد حالتان چطوره ؟
Farzad.
Did you have a good journey
سفر خوبي داشتيد
Milad
opens a bank account
ميلاد حساب بانكي افتتاح مينمايد
.
wants to open a bank account and has arranged to meet Mr. Farzad at the ank where
Farzad. Works
مزدك : ميخواهد حساب بانكي باز نمايد و ترتيب
ملاقات با فرزاد را در بانكي كه فرزاد كار ميكند گذاشته است
Farzad.
Ah there you are Mazdak. I was afraid you’d got lost
اومدي مزدك ميترسيدم گم كرده باشيد
Milad:
I got on the wrong train. I am afraid I’d probably not be here now, but some kind people put me right,
I am sorry. I am late
مزدك:من اشتباها سوار قطار ديگري شده
بودم كه از مردم پرسيدم و از اينكه تاخير كردم ام معذرت ميخواهم
Please
take a look at the following address whcih I ask to somebody
لطفا به آدرسي كه از مردم پرسيده بودم بشرح ذيل توجه فرمايئد
Excuse
Madam How I can get to Tottenham Road If you take a Central line train to Bank.
It’s the fourth stop
خانم معذرت ميخواهم من چطور ميتوانم بايستگاه
توتن كورت بروم شما بايد خط مركزي را سوار شويد و ايشگاه چهارم ايشگاه بانك است
مزدك: ايستگاه مركزي
Mr. Mazdak. A
Central line train
Woman.
Yes that’s the one that’s colored red on all the maps and signs
You
can’t miss it
خانم: بله انكه با خط قرمز در نقشه علامتگذاري
شده است
Man
. You’ll have to remember to take an eastbound and not a westbound train.
آقا: شما بايد سمت شرقي را بخاطر بسپاريد نه
غربي را
ا
آقاآThough otherwise you’ll be further away than ev
و گرنه دچار مشكل خواهيد شد
Man.
need a Central line train going eat, then , and it’s four stops
آقا: خط مركزي هم اكنون داره ميرسه ايسگاه چهارم
ميباشد
Man.
That’s right .You are catching on fas
بله بسيار خوب شما بزودي ميرسيد
Woman.
Been in this country long, have you dear
زن: عزيزم ايا مدتي است در اينجا ميباشيد؟
Mr.
Mazdak. No. only a few days infarct
مزدك: خير فقط چند روز است در واقع
Man.
You speak very good English
مرد: شما بسيار خوب انگليسي صحبت ميكنيد
Mr.
Mazdak. Thank you, but tI think I need to improve a lot more
مزدك: متشكرم اما فكر ميكنم كمي بيشتر تمرين
نياز دارم
Woman.
We’ll turn you into a proper London in a few months. You will see
زن: ما شما را بيك شهر وند لندني ظرف مدت يكماه
تبديل خواهم نمود
Man
Here’s Tottenham Court Road coming up now .You’d better get ready to ju
مرد: ايستگاه توتن كورت هم اكنون ميرسد بهتر است
خود را آماده كنيد كه فوري به ايستگاه بپريد
off
.No remember ,you want an eastbound train
و بخاطر داشته باش شما بايد خط شرقي را سوار
شويد
Mr.
Mazdak. I will and thank you very much for your help. Good-bye
مزدك: حتما و از راهنمائي و كمك شما متشكرم خدا
حافظ
Woman
Bye dear
زن: خدا حافظ
Oh
there you are Mazdak
I
was afraid you would got last
I
got on the wrong train
I am
afraid I would not be here now
Customer: Thanks a lot
مشتری : خیلی از لطف شما ممنونم
At
Heatrow London’s Airport
در فرودگاه هیتروی لندن
.
Farzad. and his fiancée M . are at London Airport waiting to
meet Farzad’s Swedish friend
فرزاد و نامزدش میترا در فرودگاه لندن منتظر
دوست سوئدی فرزاد هستند که او را ملاقات نمایند
Farzad
and Mazday pen-friends and visited each other’s home during their school
dayk. Were formerl
فرزاد و مزدک دوست صمیمی دوران تحصیلی قدیمی
هستند که از کشور های همدیگر دیدن نموده اند
Mazdak.
is coming to London for a year to study at the slide School of Art
مزدک برای تحصیل در مدرسه هنر عازم لندن میباشد
M.
When did you say the plane was due in
ميترا : كي گفتيد هواپيما ميرسد
Do you think you’ll
recognize Mazdak when you see him
آيا فكر ميكنيد كه اگر مزدك را ببينيد او را
خواهيد شناخت
Farzad have
changed all that muc. Yes . I should think so: I haven’t seen him since he was sixteen, but he won’th
فرزاد: بله چنين تصور ميكنم با وجود اينكه آخرين
باري كه او را ديده ام در سن ۱۶سالگي بوده است ولي فكر نميكنم زياد فرقي كرده
باشند
M.
what’s he like
ميترا: چه شكلي است
Farzad.
Oh tall and blonde. I expect you’ll find him good looking
فرزاد: بلند قد و بور فكر ميكنم او
را خوش قيافه ببينيد
Announcer.
British European Airways announced the arrival of their flight BE 757
from Stockholm
بلندگوي هواپيمائي اير
بريتيش ورود هواپيماي سوئدي را بشماره ۷۵۷ اعلام مينمايد
Farzad.
We’d better go over to the Arrival Launch
فرزاد بهتره برويم پاي سكوي ورود
. M.
He will be some time yet. He’ll have to go through immigration control and
custom and l that kind of thins
هنوز وقت زيادي است
Farzad.
Look there he is
گاه كن آنجاست
.M.
where
ميترا: كجا
Farzad.
Over there, coming through that door Mr. Mazdak. We’re over here
فرزاد: آنجا داره از آن در ميايد آقاي مزدك ما
اينجا هستيم
.
Mazdak. Ah, Mr. Farzad. how nice to see you again
مزدك: چقدر از ديدن دوباره شما فرزاد خوشحالم
Farzad.
Did you have a good journey
سفر خوبي داشتيد
Mazdak
opens a bank account
مزدك حساب بانكي افتتاح مينمايد
.
Mazdak. wants to open a bank account and has arranged to meet Mr. Farzad at the ank where
Farzad. Works
مزدك : ميخواهد حساب بانكي باز نمايد و ترتيب
ملاقات با فرزاد را در بانكي كه فرزاد كار ميكند گذاشته است
Farzad.
Ah there you are Mazdak. I was afraid you’d got lost
اومدي مزدك ميترسيدم گم كرده باشيد
Mazdak.
I got on the wrong train. I am afraid I’d probably not be here now, but some kind people put me right,
I am sorry. I am late
مزدك:من اشتباها سوار قطار ديگري شده
بودم كه از مردم پرسيدم و از اينكه تاخير كردم ام معذرت ميخواهم
Please
take a look at the following address whcih I ask to somebody
لطفا به آدرسي كه از مردم پرسيده بودم بشرح ذيل توجه فرمايئد
Excuse
Madam How I can get to Tottenham Road If you take a Central line train to Bank.
It’s the fourth stop
خانم معذرت ميخواهم من چطور ميتوانم بايستگاه
توتن كورت بروم شما بايد خط مركزي را سوار شويد و ايشگاه چهارم ايشگاه بانك است
مزدك: ايستگاه مركزي
Mr. Mazdak. A
Central line train
Woman.
Yes that’s the one that’s colored red on all the maps and signs
You
can’t miss it
خانم: بله انكه با خط قرمز در نقشه علامتگذاري
شده است
Man
. You’ll have to remember to take an eastbound and not a westbound train.
آقا: شما بايد سمت شرقي را بخاطر بسپاريد نه
غربي را
ا
آقاآThough otherwise you’ll be further away than ev
و گرنه دچار مشكل خواهيد شد
Man.
need a Central line train going eat, then , and it’s four stops
آقا: خط مركزي هم اكنون داره ميرسه ايسگاه چهارم
ميباشد
Man.
That’s right .You are catching on fas
مرد بله بسيار خوب شما بزودي ميرسيد
Woman.
Been in this country long, have you dear
زن: عزيزم ايا مدتي است در اينجا ميباشيد؟
Mr.
Mazdak. No. only a few days infarct
مزدك: خير فقط چند روز است در واقع
Man.
You speak very good English
مرد: شما بسيار خوب انگليسي صحبت ميكنيد
Mr.
Mazdak. Thank you, but tI think I need to improve a lot more
مزدك: متشكرم اما فكر ميكنم كمي بيشتر تمرين
نياز دارم
Woman.
We’ll turn you into a proper London in a few months. You will see
زن: ما شما را بيك شهر وند لندني ظرف مدت يكماه
تبديل خواهم نمود
Man
Here’s Tottenham Court Road coming up now .You’d better get ready to ju
مرد: ايستگاه توتن كورت هم اكنون ميرسد بهتر است
خود را آماده كنيد كه فوري به ايستگاه بپريد
off
.No remember ,you want an eastbound train
و بخاطر داشته باش شما بايد خط شرقي را سوار
شويد
Mr.
Mazdak. I will and thank you very much for your help. Good-bye
مزدك: حتما و از راهنمائي و كمك شما متشكرم خدا
حافظ
Woman
Bye dear
زن: خدا حافظ
Oh
there you are Mazdak
I
was afraid you would got last
I
got on the wrong train
and
some of kind people put me right
I am
afraid I would not be here now
I am
sorry I am late
Mr.
Farzad. Don’t worry aboutit
It doesn’t matter in the slightest.
Come in and meet
my
boss
and we fix up your account
Bank
Manager. I’d like you to meet and old friend of mine from Sweden
Bank
Manager.
I am very glad to meet you Mr. S
I hope you’re enjoying your stay here
Mr.
Mazdak.
I am thanks you very much. Everyone is being extremely kind
Bank
Manager. We’ll be very glad to have your account of course and especially if
Mr. Farzad vouches for you.
posit account is it Mr. Farzad
. Farzad. Mr. Mazdak. Will be transferring money from a Swedish bank once a month
Bank
Manager. I imagine you’ll need a current account as well. Mr. Mazdak
Mr.
Mazdak. Yes I will
Bank
Manager. Have you got any travelers chequer with you
Mr.Mazdak.
Yes I brought about
hundred and fifty pounds worth just to get me started
Bank
Manager.
Well if you don’t need it at once .why not put some of it on deposit
Mr.
Mazdak. I have to pay a month rent in advance for my lodgings that’s’ right –
six pounds-but my first lot of money from Sweden should get here next week
Bank
Manager Well, unless you have extravagant plans, about seventy pounds or so on
deposit? You’ll get interest on it
Bank
Manager. That sounds like a good idea
Bank
Manager. Good. Well all we need now are some specimen signatures and then you
can have a Cheque book for the current account and the deposit account pass
book.
See to that
Bank
Manager won’t you
Mr.
Mazdak. Certainly
Bank
Manager and you’ll come and see me Mr. Mazdak. Won’t you, if you need any help
in financial matters
Mr.
Mazdak. with pleasure, and thank you very much
Bank
Manager
Good-bye
then, and you off to lunch now Mr. F
Mr.
Farzad. Yes. I want to show you Mr. Mazdak. How we eat in the City
ON THE TUBE
در مترو
Carl
is on an underground train on his way to meet Roger
مزدك : در قطار زير زميني مترو در راه ملاقات با راجراست
Mazdak:
Excuse me does this train go to BankMazd
مزدك : معذرت ميخواهم اين خط بطرف ايستگاه بانك ميرود
Man:
No I am afraid, it doesn’t this one goes to Tottenham Court Road and Charling
Cross
مرد مسافر: نه خير اين بطرف ايستگاه توتنهام خيابان دادگاه و
و گذر گاه چارلي است
Mazdak
: But this is a
Northern train. Isn’t it
مزدك : مگر اين خط شمالي نيست ؟
Man:
Yes it is but unfortunately its got two branches and you are on the wrong
branch
مرد مسافر: چرا هست ولي متاسفانه داراي دو خط است و شما خط را
اشتباهي سوار شده ايد
Mazdak:
Oh dear will I have to go all the way back
مزدك : او عزيزم بايد همه راة را برگردم
؟
Woman:
No you needn’t do that you want to get of this train at Tottenhma Court Road
and
Take
a certain train line to bank. It is four stop.
خانم مسافر: نه لازم نيست اينكار را بكنيد شما فقط در ايستگاه
توتنهام از اين قطار پياده شويد و با خط مركزي بسمت بانك برويد آن ايتشگاه چهارم
ميباشد
Mazdak:
A central line train
مزدك : خط مركزي
Woman:
Yes that is the one that is colored red on all the maps and sign you can’t miss
it
خانم مسافر: به آن برنگ قرمز درذ تمام نقشه و علامات مشخص شده
است شما نميتوانيد پيدايش نكنيد
Man:
You will have to remember to take an east bond train and not a west bond train
.Though otherwise you will be further away than ever
مرد مسافر: شما بايد بخاطر بسپاريد كه خط شرقي را انتخاب كنيد
و نه خط غربي را و گرنه مصيبتي خواهد بود و كاملاه گم خوايهد شد
Mazdak:
I need a Central line train going east then it is four stop
مزدك :بله من با خط مركزي كه ايستگاه چهارم شرقي را انتخاب
خواهم كرد
Man:
that is right you are caching on fast
مرد مسافر: بسيار خوب شما بزودي خواهيد رسيد
Woman:
Been in this country long have you dear
?
خانم مسافر: عزيزم شما مدت زيادي است در اين كشور ميباشيد؟
Mazdak
: No only a few days in fact
مزدك : خير فقط چند روزي ايست اينجا هستم
Man:
You speak very good English
مرد مسافر: ولي شما انگليسي را خيلي خوب صحبت ميكنيد
Mazdak:
Thank you but I think I need to improve a lot more
كارل: متشكرم ولي فكر ميكنم هنوز بوقت زيادي نياز دارم
Woman:
we will turn you into a proper Londoner in a few months you will see
خانم مسافر:شما خوايهد ديد كه ما ظرف چند ماه شما را بيك
شهرون لندني تبديل خواهيم كرد
Man:
Here is Tottenham Court Road coming up you would better to get ready to jump
off
مرد سمافر: ايستگاه توتنهام داره ميرسد بهتره است خودت را
آماده كني كه پياده شويد
Man:
now remember you want an east bond train
مرد مسافر: يادت باشه با قطار با شرقي
Mazdak:
I will and thank you very much for your help. Good Bye
مزدك : چشم و متشكرم از كمكي كه كرديد خدا حافظ
Woman:
Bye dear
خانم مسافر: خدا حافظ عزيزم
I am
sorry I am late Mr.
Farzad. Don’t worry It doesn’t matter in the slightest.
Come in and meet
my
boss
and we fix up your account
Bank
Manager. I’d like you to meet and old friend of mine from Sweden
Bank
Manager. I am very glad to meet you Mr. S I hope you’re enjoying your stay here
Mr.
Mazdak. I am thanks you very much. Everyone is being extremely kind
Bank
Manager.
We’ll be very glad to have your account of course and especially if
Mr. Farzad vouches for you. A deposit account is it
Mr. Farzad
Mr.
Farzad. Mr. Mazdak. Will be transferring money from a Swedish bank once a month
Bank
Manager. I imagine you’ll need a current account as well. Mr. Mazdak
Mr.
Mazdak. Yes I will
Bank
Manager. Have you got any travelers cheques with you
Mr.Mazdak.
Yes I brought about hundred and fifty pounds worth just to get me started
Bank
Manager. Well if you don’t need it at once .why not put some of it on deposit
Mr.
Mazdak. I have to pay a month rent in advance for my lodgings that’s’ right –
six pounds-but my first lot of money from Sweden should get here next week
Bank
Manager Well, unless you have extravagant plans, about seventy pounds or so on
deposit? You’ll get interest on it
Bank
Manager. That sounds like a good idea
Bank
Manager. Good. Well all we need now are some specimen signatures and then you
can have a cheque book for the current account and the deposit account pass
book. See to that
Bank
Manager won’t you
Mr.
Mazdak. Certainly
Bank
Manager and you’ll come and see me Mr. Mazdak. Won’t you, if you need any help
in financial matters
Mr.
Mazdak. with pleasure, and thank you very much
Bank
Manager
Good-bye
then, and you off to lunch now Mr. F
Mr.
Farzad. Yes. I want to show you Mr. Mazdak. How we eat in the City
ON THE TUBE
در مترو
Mazdak: is on an underground train on his way to meet Roger
مزدك : در قطار زير زميني مترو در راه ملاقات با راجراست
Mazdak:
Excuse me does this train go to BankMazd
مزدك :
معذرت ميخواهم اين خط بطرف ايستگاه بانك ميرود
Man:
No I am afraid, it doesn’t this one goes to Tottenham Court Road and Charling
Cross
مرد مسافر: نه خير اين بطرف ايستگاه توتنهام خيابان دادگاه و
و گذر گاه چارلي است
Mazdak
: But this is a Northern train. Isn’t it
مزدك : مگر اين خط شمالي نيست ؟
Man:
Yes it is but unfortunately its got two branches and you are on the wrong
branch
مرد مسافر: چرا هست ولي متاسفانه داراي دو خط است و شما خط را
اشتباهي سوار شده ايد
Mazdak:
Oh dear will I have to go all the way back
مزدك : او عزيزم بايد همه راة را برگردم؟
Woman:
No you needn’t do that you want to get of this train at Tottenhma Court Road
and
Take
a certain train line to bank. It is four stop.
خانم مسافر: نه لازم نيست اينكار را بكنيد شما فقط در ايستگاه
توتنهام از اين قطار پياده شويد و با خط مركزي بسمت بانك برويد آن ايتشگاه چهارم
ميباشد
Mazdak:
A central line train
مزدك : خط مركزي
Woman:
Yes that is the one that is colored red on all the maps and sign you can’t miss
it
خانم مسافر: به آن برنگ قرمز درذ تمام نقشه و علامات مشخص شده
است شما نميتوانيد پيدايش نكنيد
Man:
You will have to remember to take an east bond train and not a west bond train
.Though otherwise you will be further away than ever
مرد مسافر: شما بايد بخاطر بسپاريد كه خط شرقي را انتخاب كنيد
و نه خط غربي را و گرنه مصيبتي خواهد بود و كاملاه گم خوايهد شد
Mazdak:
I need a Central line train going east then it is four stop
مزدك :بله من با خط مركزي كه ايستگاه چهارم شرقي را انتخاب
خواهم كرد
Man:
that is right you are caching on fast
مرد مسافر: بسيار خوب شما بزودي خواهيد رسيد
Woman:
Been in this country long have you dear?
خانم مسافر: عزيزم شما مدت زيادي است در اين كشور ميباشيد؟
Mazdak
: No only a few days in fact
مزدك : خير فقط چند روزي ايست اينجا هستم
Man:
You speak very good English
مرد مسافر: ولي شما انگليسي را خيلي خوب صحبت ميكنيد
Mazdak:
Thank you but I think I need to improve a lot more
كارل: متشكرم ولي فكر ميكنم هنوز بوقت زيادي نياز دارم
Woman:
we will turn you into a proper Londoner in a few months you will see
خانم مسافر:شما خوايهد ديد كه ما ظرف چند ماه شما را بيك
شهرون لندني تبديل خواهيم كرد
Man:
Here is Tottenham Court Road coming up you would better to get ready to jump
off
مرد سمافر: ايستگاه توتنهام داره ميرسد بهتره است خودت را
آماده كني كه پياده شويد
Man:
now remember you want an east bond train
مرد مسافر: يادت باشه با قطار با شرقي
Mazdak:
I will and thank you very much for your help. Good Bye
مزدك : چشم و متشكرم از كمكي كه كرديد خدا حافظ
Woman:
Bye dear
خانم مسافر: خدا حافظ عزيزم
f
اصطلاحات بازرگانی اعتبارات اسنادي
چيست؟
تعهدی است که بانک گشایش کننده
اعتبار بر عهده می گیرد تا در قبال دریافت اسنادی وجه اعتبار را به
فروشنده پرداخت کند
اعتبار اسنادی غیرفعال (LC ) NON Operative کدام است
؟
اعتباری است که گشایش شده و به ذینفع ابلاغ گردیده است اما در متن آن شرایطی
ذکر شده تا در صورت تحقق آن شرایط این اعتبار اسنادی فعال گردد
اعتبار
اسنادی یوزانس Usance
LC چیست ؟
اعتباری است که پرداخت وجه کالا
به فروشنده در صورت تحقق شرایط اعتبار بصورت مدت دار ( 90 یا 180
روز ) توسط بانک گشایش کننده اعتبار یا بانک
کارگزار پرداخت می گردد .
فرم S.A.D در
گمرک چیست؟
سند یا اظهار نامه واحد گمرکی است که به منظور یکسان سازی جمع
آوری اطلاعات و پدازش ماشینی آن طراحی گردیده است
CRF چیست؟
یک سند گمرکی است
که توسط موسسات بازرسی کالا صادر می شود و نشان می دهد که قیمت کالا در
مبدأ مورد تأیید شرکت بازرسی قرار گرفته است
معامله Bay back چیست؟
فروشنده در یک کشور خارجی ماشین آلات و دانش فنی و تأسیسات
و امکانات را به کشور خریدار می دهد تا در آنجا کالا تولید شود و به
کشور فروشنده برگردد
فرم SD چیست؟
سندی که تولیدکننده کالا به موجب آن کتباً اقرار می
کند که کالای تولید شده مطابق استاندارد خواسته شده آن تولید
گردیده است .
فرم MD چیست؟
اظهار نامه تولید کننده کالاست که به موجب آن تأئید
می کند کالا براساس ضوابط استاندارد تولید گردیده ا ستگواهی
SFR چیست؟
گواهی
ثبت استاندارد در موسسه استاندارد است منطقه آزاد تجاری – صنعتی
چیست؟ قسمتی از قلمرو سیاسی یک کشور که کالای عرضه شده در آنجا از
لحاظ ارتباط حقوق و عوارض ورودی مشمول نظارتهای معمول گمرکی نمی شود واردات
کالا به مناطق آزاد از خارج تابع مقررات صادرات و واردات و امور گمرکی مناطق
آزاد جمهوری اسلامی و مقررات متحدالشکل اعتبارات اسنادی ( UCP500 )بوده و از مقررات
صادرات و واردات کشور مستثنی می باشد .
کشورهای CIS ( کشورهای
مستقل مشترک المنافع ) کدامندجامعه کشورهای مستقل مشترک المنافع در سال
1991 تأسیس گردیده و اتحادیه ای است که از جنبه های قوانین داخلی و بین
المللی جانشین اتحاد جماهیر شوروی سابق شده است و سه کشور روسیه ، اوکراین و
روسیه سفید آن را بنیاد نهاده اند و کشورهای آذربایجان ، ارمنستان ، ازبکستان
، ترکمنستان ، تاجیکستان ، قرقیزستان ،قزاقستان و مولداوی و گرجستان به عضویت آن
درآمده اند
بازارچه های مرزی چیست ؟
محوطه ای است محصور واقع در نقطه صفر
مرزی و در جوار گمرکات مجاز به انجام تشریفات ترخیص کالا قرار دارند و اهالی
دو طرف می تواند کالا و محصولات مورد نیاز خود را با رعایت مقررات صادرات و
واردات در این بازارچه ها عرضه نماید روش خریدهای متقابل چگونه است ؟روش
خریدی است که در آن پرداخت بهای کالای خریداری شده بصورت غیرنقدی صورت می
گیرد .
ورود موقت چیست؟
رویه گمرکی است که به موجب آن برخی از کالاها بدون
پرداخت حقوق ورودی عوارض به قصد خروج مجدد در مدت مقرر وارد قلمرو گمرکی می
گردد و سه گونه است :
1 – ورود موقت کالا جهت تعمیر یا تولید و بسته
بندی
2 – ورود موقت به منظور نمایش در نمایشگاهها
3
– ورود موقت خودرو
تحویل کالا در نقطه عزیمت در مبدأ (EXW)
تحويل کالا به خریدار بدون پرداخت کرایه حمل در مبدأFAS – FCAFOB
تحويل کالا در مبدأ به خریدار با پرداخت کرایه حملCIF – CFRCIP ,CPT
تحویل کالا در مقصد AFDES-DEQDDU , DDPEXW
تحویل کالا در
محل کار ( کارخانه ، انبار و .
. . ) FCA
تحویل کالا به
حمل کننده در مبدأ
تحویل کالا در کنار
کشتی در مبدأ FOB
تحویل کالا در عرشه کشتی
در مبدأ CFR
ارزش و
کرایه حمل تا مقصد CIFتا مقصد CPT تحویل با پرداخت کرایه حمل تا مقصد
CIP تحویل با پرداخت کرایه حمل و بیمه تا مقصد DAF تحویل در
مرز ( مرز تعیین شده ) DESتحويل در عرشه کشتی ( در مقصد ) DEQ تحویل
در اسکله ( در مقصد ) DDM تحویل در مقصد بدون پرداخت حقوق و عوارض گمرکی DDP
تحویل در مقصد
با پرداخت حقوق و عوارض گمرکی
اصطلاحات بازرگانی بین المللی(incoterms)
اصطلاحات
بازرگانی، بیمه و گمرکات اصطلاحات بازرگانی، بیمه و گمرک
سیاهۀ
تجاری:
صورتحسابی
است که به موجب آن هزینۀ کالا به حساب خریدار منظور میشودسیاهه باید دارای موارد
زیر باشد:
تاریخ، نام
و نشانی خریدار و فروشنده، شمارۀ سفارش یا قرارداد، مقدار و شرح کالا، قیمت
واحد، شرح هرگونه هزینۀ توافق شده که در قیمت واحد منظور نشده است، ارزش کل
کالا، وزن کالا، تعداد بسته ها، علائم و شمارههای حمل، شرایط تحویل و
پرداخت جزئیات اسناد حمل :
بارنامه
به
منزلۀ سند قرارداد حمل، رسید دریافت کالا و سند مالکیت آن است و همچنین سندی
است که زمان ادعای خسارت از شرکت بیمه میتواند به عنوان پشتوانه مورد استفاده
واقع شود .جزئیات مندرج در بارنامه باید شامل موارد زیر باشد:شرح کالا، علائم
و یا شمارههای تجاری، نام کشتی حامل، ذکر عبارتی که حاکی از وجود کالا در کشتی
باشد، بنادر بارگیری و تخلیه، نام حمل کنندۀ کالا، نام گیرندۀ کالا، نام و نشانی
شخصی که ورود اجناس به اطلاع او میرسد، هزینۀ حمل پرداخت شده یا قابل پرداخت در
مقصد میباشد. تعداد نسخههای بارنامه که به صورت اصل صادر شده است، تاریخ صدور
.گواهی مبداء : اظهاریۀ امضاء شدهای است که حاکی از مبداءء ساخت کالا میباشد.
گواهی
مبداء
توسط صادر کنندۀ کالا و یا نمایندهاش تهیه میشود
ولی این گواهی در بعضی از کشورها باید روی فرم خاصی که حاوی تایید یک سازمان اداری
مستقل (برای مثال اطاق بازرگانی) باشد صادر شود
گواهی
بازرسی:
انجام
بازرسی توسط یک موسسۀ بازرسی را مشخص میکند. مرجع مذکور محموله را با توجه به
علائم حمل، وزن، تعداد بستهها، مورد بررسی کمی و کیفی قرار داده و گزارش خود را
ارائه میدهد
گواهی بیمه
:
سندی
است که باید توسط شرکت بیمه و یا نمایندگی آن و یا به وسیلۀ پذیره نویسان صادر و
یا امضاء شده باشد و تاریخ آن باید همزمان و یا قبل از تاریخ حمل باشد و مبلغ بیمهنامه
باید حداقل برابر با ارزش سیف کالا باشد.گواهی بیمه میبایست:-با آنچه که در
اعتبار ذکر شده، مطابقت داشته باشد- کلیۀ خطرات ذکر شده در اعتبار را در بر
گیرد- با سایر اسناد در مورد محموله و شرح کالا مطابقت داشته باشد
اظهارنامۀ
گمرکی:
عبارت
است از یک اظهارنامه مبداء که توسط یک مقام یا مقامات صالح گواهی شده
است اظهارنامۀ ورود یا خروج عبارت است از هر نوع اظهارنامهای که توسط
شخص مسئول حمل و نقل یا نمایندۀ او باید هنگام ورود یا خروج وسیله حمل و نقل به
مقامات گمرک ارائه شود و حاوی مشخصات لازم در ارتباط با وسیلۀ حمل و نقل، مسیر
باشد کالاهای توشهای و ملزومات، کارکنان و مسافرین میبا
شداظهارنامۀ
کالا :
عبارت
است از هر نوع اظهارنامهای که بر روی برگی که گمرک تعیین نموده تنظیم میشود. در
این اظهارنامه اشخاص ذینفع روش گمرکی را که باید در مورد کالا اجرا گردد. ذکر میکنند
و مشخصاتی را که از نظر گمرک برای اجرای آن روش لازم است قید میکنند اظهارنامۀ
مبداء : عبارت است از یک شرح مقتضی در رابطه با مبداء کالاهای ساخته شده که
در موقع صدور آنها توسط سازنده، تولیدکننده، تهیه کننده، صادرکننده. هر شخص
صلاحیتدار دیگری در فاکتور تجاری یا هر سند دیگری که مربوط به کالاها باشد ذکر میگردد
ترانزيت گمرکی
:
عبارت
است از روش گمرکی که به موجب آن کالاها تحت نظارت گمرک از یک دفتر گمرکی به دفتر
گمرکی دیگر حمل میشود مانیفست : به فهرست محصول یک شرکت با یک قطار یا
یک کاراوان از کامیونهایی میگویند که بیشتر از یک بارنامه دارند. در فارسی میتوان
آن را فهرست کل کالا خواند که حاوی ریز کلیۀ بارنامههای مربوط به محموله است. این
فهرستِ کل زمانی عرضه می شود که محمولۀ تجارتی به گمرک مقصد میرسدب
بارنامه : در اصطلاح بینالمللی کشتیرانی
بارنامه را Bill Of Landing و در جاده و در هواپیما، C.M.R میخوانند.
بارنامه
مدرکی است برای حمل یک واحد و یا یک پارتی کالا
به عنوان گیرنده در مقصد که از طرف موسسۀ حمل و نقل در مبداء بارگیری کالا، صادر
میشود. بارنامه حاوی مشخصات ظاهری کالا از قبیل تعداد بستهها، شماره و
علامت آنها، وزن یا ظرف، گاهی نیز وزن خالص یا مقدار و نوع کالا طبق آنچه فرستنده
اظهار کرده است میباشد. گیرندۀ بارنامه بر طبق مفاد آن، کالا را از موسسۀ حمل و
نقل دریافت میدارد
اظهارنامۀ
اجمالی :
فرم
مخصوصی است حاکی از خلاصۀ مشخصات محمولۀ یک کشتی، یک هواپیما یا یک کاروان از
کامیونها که ضمن آن تعداد بسته، وزن مبداء، مقصد نام کشتی یا دیگر وسایل حمل،
تعداد اقلام محموله در آن ثبت شده و به ضمیمۀ مانیفست به گمرک تسلیم میشود در
اظهارنامۀ اجمالی بعد از ذکر مشخصات موسسۀ حامل و مشخصات وسیلۀ نقلیه و گیرنده،
نسبت به مشخصات کالا به نوشتن جملۀ مانیفست ضمیمه..... در صفحه... قلم اکتفا میشود
بارنویسی
:
مامورین
مخصوص موقع تخلیۀ کالا از وسائط نقلیه، به تدریج ریز آن را مینویسد تا بعداً با
بارنامه و مانیسفت تطبیق داده شودبار انداز : محل سرپوشیدهای است که یک یا چند
طرف آن دیوار نداشته باشد و کالاها به منظور محفوظ ماندن از برف و باران و تابش
منظم آفتاب در آن جا گذاشته میشودکالای متروکه : کالاهایی که مدت توقف
قانونی آنها در اماکن گمرکی یا انبار اختصاصی پایان یافته و ترخیص نشده باشد، کالاهای
متروکه خوانده میشود
پیماننامۀ
ارزی :
فرمی
است که صادرکننده، هنگام صدور کالا از کشور جهت تعهد فروش ارز حاصل از صادرات به
بانکهای مجاز با اطلاع گمرک به بانک تسلیم میکند برای خروج موقت نیز پیماننامۀ
موقت صادر میشود که در صورت عدم برگشت کالا در مدت مقرر، آن را صادرات محسوب کرده
و انجام تعهد را مورد پیگرد قرار میدهند . در حال حاضر یک تعهد بسیار ساده برای
این منظور کفایت میکند.
کابوتاژ
:
عبارت
است از حمل کالا از یک بندر کشور به بندر دیگر و همچنین از یک گمرک به گمرک دیگر،
که از راه کشور هم جوار صورت گیرد. برای کابوتاژ تشریفات گمرکی لازم است و دو نوع
اظهارنامه دارد که یکی هنگام خروج کالا از بندر یا مرز تنظیم میشود و یکی هم
هنگام ورود به گمرک مرز یا بندر
پروفورما
: سیاهۀ خریدی است که فروشنده از مبداء به عنوان پیشنهاد فروش، یا تعیین ارزش
و شرایط فروش، صادر میکند. این سیاهه قبل از فروش کالا، باید به تائید مرکز تهیه
و توزیع مربوطه برسد. پروفورما را پیشفاکتور نیز میگویند
اعلامیۀ
ارز :
سندی
است بانکی که مبلغ ارز انتقال یافته جهت خرید کالا و هم ارز ریالی آن و تاریخ
گشایش اعتبار آن را نشان می دهدتعرفه گمرکی : جدولی است که کلیۀ کالاها در آن طبقهبندی
و در ستونهای معین، شمارۀ فصل و ردیف مربوطه، نوع کالا و مأخذ حقوق گمرکی تعیین
شده است
کارنه
تیر :
کارنه
تیر
سند ترانزیتی بینالمللی کالا از راه زمینی است
که در مبداء صادر میشود و به موجب آن کالا از کشورهای بین راه تا مقصد که بطور
ترانزیت عبور میکند نیازی به انجام تشریفات ترانزیت در مرز ورودی و خروجی هر کشور
نخواهد بودکارنه آ. ت . آ A.t.A : مدرک ورود موقت بینالمللی است اگر شخص و یا شرکتی
کالایی به صورت ورود موقت جهت شرکت در نمایشگاهها یا تاسیس نمایشگاه وارد نماید و
یا نمونههایی برای ارائه به مشتریان وارد کند به موجب این مدرک نیازی به انجام
تشریفات گمرکی مربوط به ورود موقت نخواهد داشت روش های پرداخت در معاملات
بازرگانیاین روشها به دو گروه عمـده تقسیم مـیشود :روشهایی که ریسک فروشنده زیاد
ولی ریسک خریدار کم است.روشهایی که ریسک خریدار زیاد ولی ریسک فروشنده کم است.در
روش اول معمولاً فروشنده کالا را ارسال مینماید و سپس وجه آن را از خریدار دریافت
میکند ولی در روش دوم فروشنده وجه کالا را قبل از ارسال کالا از خریدار دریافت مینماید.در
حال حاضر متداول ترین و مهمترین شیوۀ پرداخت در معاملات بازرگانی شیوۀ اعتبارات
اسنادی است که دارای مقررات خاصی میباشد که به مقررات متحدالشکل اعتبارات اسنادی (UCP-600 ) معروف است
تعریف
اعتبارات اسنادی :
تعهدی
است که بانک گشایش کنندۀ اعتبار بر عهده میگیرد تا در قبال اخذ اسناد معینی که
مورد درخواست متقاضی اعتبار است مطالبات ذینفع اعتبار یا فروشنده را بپردازد. این
پرداخت یا از طریق برات ارزی (B/E) و یا
از طریق اعتبارنامه (L/C)صورت میگیرد.
برات
ارزی
B/E :توسط صادرکننده یا فروشنده نوشته شده و از طریق بانک ذینفع ارسال میشود و
توسط خریدار یا واردکننده قبول نویسـی مـیشود و صـادر کننده مـیتواند با ارائه
این سند به بانک خود بلافاصله مبلغ آن را دریافت کند. این برات قابل معامله
است.اعتبارنامه L/C : فرم قراردادی
است که به موجب آن بانک بازکنندۀ اعتبار بنا به درخواست خریدار یا واردکننده، بانک
دیگری را که بانک کارگزار نام دارد مجاز میدارد که اگر فروشنده اسناد حمل کالای
مورد معامله را تسلیم نماید آن بانک حداکثر میزان اعتبار را پرداخت نماید. بانک
کارگزار سپس این اسناد را برای بانک خریدار ارسال میکند. اعتبارنامه بر خلاف
برات قابل معامله نیست.
اعتبار
اسنادی یوزانس
(USANCE L/C) : یوزانس
به معنی مهلت، مدت، بهرۀ پول و در عرف تجارت بینالملل به معنای معاملۀ نسیۀ تضمین
شده میباشد. هزینۀ یوزانس همان بهرهای است که خریدار کالا (متقاضی اعتبار)
علاوه بر قیمت کالا به خاطر مهلت داده شده میپردازد.فاینانس (Finance) : در مواقعی که فروشندۀ
کالا حاضر به قبول اعتبار اسنادی یوزانس نمیگردد معمولاً خریدار از یک شرکت مالی
درخواست میکند که وارد معامله شده و وجه معامله را به فروشنده نقداً پرداخت کند و
در سررسید یوزانس، اصل و بهرۀ مبلغ را از خریدار کالا اخذ نماید. این
+ نوشته شده توسط قربانعلی شیاسی در و ساعت 12 بعد
از ظهر | 4 نظر